ارنوازارنواز، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

داستان‌هاي عمه پسند

دختر فمنیست من

نارنجی، دم باریک را از رستورانشون بیرون کرده. دم باریک هم داره وسایلشو جمع می کنه. کپل ناراحته و می خواد دم باریک را از رفتن منصرف کنه. کپل: دم باریک جونم، به دل نگیر. نارنجی را که می شناسی، زنه یه چیزی میگه دیگه. ارنواز: د, ، دعواش می کنم ها، چرا درباره زن ها بد میگه!
11 شهريور 1393

شجاع دل

واسه بار دوم رفتیم شهر موش ها. کلی هم ذوق کرده و دایم میگه :دیدی دیگه نترسیدم البته نصف بیشتر فیلم را تو بغل من بود ولی واقعا نترسید. میگم: بارک الله خیلی شجاعی میگه: نه، قبلا دیده بودمش
11 شهريور 1393

شهر موش ها

ارنواز رفته شهر موشهای 2. از اول تا آخرش به من چسبیده بود. موقع حمله اسمشو نبر هم مجبور به خروج اضطراری از سالن شدیم. البته با پیروزی قهرمانانه موش ها به جای خودمون برگشتیم. در ضمن صدای موسیقی هم بالا بود و ارنواز یک چهارم اول فیلم گوشش را گرفته بود. اما حالا: 1- عاشق مشکی شده 2 می خواد یکبار دیگه ببیندش
8 شهريور 1393

دوبله ارنواز

کونگ فو پاندا را همه جای دنیا می شود دید؛ ایران یا ایتالیا. الیته با دوبله های متفاوت. حالا مامان داره دوبله ایرانیش را می بیند. یعنی حواسش نیست و صداش را می شنوه. اینه که صدای یکی دیگر را می شنوه و فکر می کنه پاندا هست. می پرسه: دوبله اش عوض شده؟ ارنواز می گه: نه اون ایتالیایی هست. اینجوری صداش عوض میشه. مثلا صدای منو بشنو ببین صدام عوض میشه، Ciao
8 شهريور 1393

عشق ابدی

- بابا من عاشقتم، عاشق مامان هم هستم - مرسی بابا - پیر هم که بشید باز هم عاشقتونم - قربونت برم بابا - اگه هم مردید باز هم عاشقتونم - دیگه واقعنی ممنون!!!
3 شهريور 1393

از عشق و از چیزهای دیگر

- بابا عاشقتم - من هم همینطور - من بیشتر - من کشته مرده ات هستم - یعنی چی؟ - یعنی همون عاشق - من خیلی عاشقتم - من مجنونت هستم - یعنی چی؟ - یعنی مثل لیلی و مجنون. اونها دو تا عاشق بودند -لیلی زن بود؟ - آره - قدیمیند؟ - آره - عاشق هم بودند؟ _ آره، مثل شیرین و فرهاد، مثل خسرو و شیرین، مثل روميو و جولیتتو - اونا کیند؟ - اونا هم دو تا عاشق ایتالیایی هستند - مثل تو و مامان؟ - من و مامان...؟ حالا مثل ما نه - شما قدیم ترها عاشق بودید - آره خب - من هم عاشق بشم؟ - وقتی بزرگ شدی، تو هم می تونی عاشق بشی، بعد با کسی که عاشقش شدی ازدواج کنی - ازدواج کنم که کمکم کنه؟ - آره هردوتون ب...
28 مرداد 1393

نارسیسیسم

ارنواز با مامانش رفته کنسولگری تا به خاطر گم شدن کارت اقامتش یه ویزای جدید تقاضا کنه. موقعی که مامان عکسش را به افسر مربوطه می دهد، ارنواز با دیدن عکسش یکدفعه ای میگه: وای چقدر خوشگله!!!
28 مرداد 1393

شغل آینده

ارنواز تو ماشین عمو مسعود نشسته و داره صحبت می کنه: - تو کوجیک بودی، کلاس اول رفته بودی؟ - آره - ولی من دوست ندارم کلاس اول برم، تو چیکاره ای؟ - من..... معلمم - میدونی من دوست دارم بزرگ شدم چیکاره بشم؟ - نه چی کاره؟ - اول دوست دارم رقصنده بشم، بعدش بالرین سوم هم ورزشکار (البته احتمالا ایندفعه اشتباه گفته چون بیشتر میگه که دوست داره خواننده، بالرین و ورزشکار بشه)
27 مرداد 1393