ارنوازارنواز، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

داستان‌هاي عمه پسند

احتیاج مادر به فرزند

1392/10/15 1:46
223 بازدید
اشتراک گذاری

مامان یک دست ورق داره که باهاش فال ورق می گیره، تازگی های یکی از برگ هاش گم شده و مامان چیزی نداره که جاش بگذاره. اینه که مجبور میشه از ارنواز یکی از کارت هاش را قرض بگیره. ارنواز هم چنان بلایی سر مامانش درمیاره که مامان از خواسته اش پشیمان میشه. مثلا یک کارت میده و میگه تا پنج می شمرم و می گیرمش یا از همان اول به خاطر همون یک کارت به مامانش میگه که باید کارت هاش را کجا بگذاره و نگذاره و...

امشب البته مامان یک خورده راحت بود. چون به ارنواز لپ تابش را داده بود که باهاش بازی کنه و ارنواز هم در جواب طف مامانش همه کارت های بازیش را یکجا آورده بود تا مامان باهاش بازی کنه.

القصه از قدیم گفته اند که خدا آدم را محتاج دست بچه اش نکنه، حالا حکایت مامانه و دخترش در خانه ما

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان سهند و سپهر
15 دی 92 12:19
خدا آدم را محتاج دست بچه ش نکنه وایییییییییییی چقدر خندیدم