کادو به بابانوئل
بابا از سر کار اومده می بینه مامان و ارنواز دارند یک چیزی را کادو می کنند. می پرسه چیه؟ مامان میگه کادوی ارنوازه واسه بابانوئل.
بعد که کادو آماده شد، مامان و ارنواز رفتند که کادو را بگذارند تو بالکن تا بابانوئل بیاد و ببردش. بابا که از این همه قدرشناسی دخترش دلره لذت می بره میگه: باریکلا دختر مهربونم
ارنواز میگه: خواهش می کنم، پیرهن و شلوار خودته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی