ارنوازارنواز، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

داستان‌هاي عمه پسند

قصه های بیمارستان ۲

1392/2/17 18:18
282 بازدید
اشتراک گذاری
بعد یک دختری اومد که اسمش سارا بود. ارنواز و سارا شروع کردند سر بازی با اسبا بازی ها دعوا کردن. یک نیم ساعتی که گذشت چنان شیفته و مجذوب هم شده بودند که اگه یکیشون می خواست بره دستشویی اون یکی هم می خواست باهاش بره. چنان هم با سر وصدا بازی می کردند که نزدیک بود همه مون را از بینارستان بیرون کنند. سر آخر هم بابای سارا یک پیتزا واسه اش خرید و جفتی شروع کردند به خوردنش و...
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)