ارنوازارنواز، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

داستان‌هاي عمه پسند

دسته گل ها

1391/9/12 2:42
354 بازدید
اشتراک گذاری

بچه ها که سنشان بالا میره، مطالبی که درباره شون میشه نوشت کم میشه. شاید چون دیگه شیرین زبونی های سابق را ندارند...
البته من این را زیاد مطمئن نیستم چون فقط تا حالاش همین یک بچه را داشتم و احیانا خواهم داشت. اما این مقدمه را گفتم که بگم اگه تازگی ها مطالب ممنوعه وبلاگ ارنواز بالاتر رفته فقط بخاطر اینه که این قسمت حرف های ارنواز شیرین تره.
اما آخرین دسته گل ارنواز خانوم:
ارنواز یک مدتیه که یک بازی جدید داره. خودش میشه ارنواز یا آزیا یا آئورا (همکلاسی هاش) و مامانی معمولا میشه مارینا (مربیه کلاسش) و من هم اگه شان (پسر قلدر کلاسشون) نشم، باید بیججو (مربی کلاسشون) باشم. بعد همه باید ایتالایی (ایتالیایی) صحبت کنیم.
اونروز هم ارنواز گفت: بابایی من میشم ارنواز، تو بشو بیججو ، با هم ایتالایی صحبت کنیم؟
- باشه بابا
- بابا تو بیججویی؟
- Si (بله)
- بیججو تو دودول داری؟
 (یعنی خدا را شکر که اینجا کسی حرف های ارنواز را نمی فهمه!)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

باران
12 آذر 91 17:06
مامان کیارش
13 آذر 91 15:24
پسرمنم ازین ندل شیرین زبونیها زیاد داره ولی من هنوز چیزی ازش ننوشتم.شاید روم نمیشه!!!!
مامان کوروش (زهره)
27 آذر 91 13:38
آخ آخ از دست دخترای این دوره زمونه! والا
مامان تارا
7 دی 91 20:18
تولدت مبارک ارنواز خانم اسمت که قشنگه عکستو ندیدیم ولی حتما خودتم خوشگلی ایشالا صدسال زنده باشی