ژانر وحشت
مخمل نشسته پشت فرمان ماشين. نوك طلا و نوك سياه هم تو ماشين هستند. ماشين راه مي افته و مخمل بلد نيست ماشين را نگه داره. همه تو هول و ولا هستند. ارنواز مي ترسه و مي دوه بغل مامانش و از ترس همه اش سوال مي كنه. ميرند پيش مامانشون؟ كجا ميرند؟ ميرند پيش مامانشون؟ ..... ماشين كه وامي ايسته ارنواز نفس راحتي مي كشه و دوباره با آرامش اداه خونه مادربزرگه را نگاه مي كنه. به اين ميگند ژانر وحشت!
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
15:32