سافاری
امروز صبح با عمو پیمان و عمو مجید و خاله سپیده رفتیم سافاری.
اولش کنار یک دریاچه ایستادیم تا ناهار بخوریم. ارنواز اونجا به یک قوی زیبا غذا داد.
بعد رفتیم سافاری و سوار قطار شدیم. ارنواز توانست شیر و ببر و پلنگ و گورخر و شتر و کرگدن و اسب آبی و لاما و زرافه و... را ببینه
بعد اومدیم به بخش حیوانات اهلی. ارنواز به خر و گوسفند با دست خودش غذا داد.
آخر از همه هم رفتیم پارک بازی
فکر می کنید روز بدی بود؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی