زندايي شمسي
پریروز زندایی بابایی یعنی زندایی شمسی فوت کرد.
زندایی شمسی خیلی دوستت داشت و همیشه بهت می گفت سادات خانوم!
گاهی وقت ها هم یواشکی و وری که مامانی نفهمه صدات می کرد آبجی! (چون تو ظاهرا خیلی شبیه مامان جون هستی و کلاکی ها به مامان جون تو می گفتند آبجی!)
اگر روزی وبلاگت را خواندی تقریبا تو اول های راه اندازی وبلاگ به اسم زندایی برمی خوری، جاییکه زندایی خبر حامله بودن مامانی را سر نماز می شنوه و از شدت گریه تلفن را قطع میکنه.
ما دیروز با تو برای شرکت در مراسم تدفین زندایی به کلاک رفتیم. روحش شاد!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی